جدول جو
جدول جو

معنی مشت و مال - جستجوی لغت در جدول جو

مشت و مال
(مُ تُ)
مشتمال. و رجوع به مشتمال و ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا
مشت و مال
مالش با دست کسی یا چیزی را، مالش اندام کسی بمشت (در حمام و زورخانه)، تنیبه گوشمال، (کشتی) فنی در کشتی که عبارتست از اینکه حریفان بازو ببازوی هم مالند و مشت زنند
فرهنگ لغت هوشیار
مشت و مال
ماساژ
تصویری از مشت و مال
تصویر مشت و مال
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مالش با دست کسی یا چیزی را، مالش اندام کسی بمشت (در حمام و زورخانه)، تنیبه گوشمال، (کشتی) فنی در کشتی که عبارتست از اینکه حریفان بازو ببازوی هم مالند و مشت زنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشت و مال دادن
تصویر مشت و مال دادن
((مُ تُ دَ))
با دست کسی یا چیزی را مالش دادن، مالیدن اندام کسی به مشت (در گرمابه)، گوشمالی دادن، تنبیه کردن، به مکر و حیله کسی را سر حال آوردن
فرهنگ فارسی معین
ماساژ، مشت مال، تنبیه، گوشمالی، کتک
فرهنگ واژه مترادف متضاد